پيام
☂ روياي☂
93/11/8
باران بهاري سابق*
هههه ياد کلاغي افتادم ک تو زمستون غذا پيدا نميکرد ب بچه هاش بده و هرروز ي تيکه از گوشت بدن خودشو ميکند و ميداد ميخوردن...زمستون تموم شد....کلاغم مرد....ولي بچه ها فقط ي جمله گفتن : آخيييش خسته شديم از اون غذاي تکراري
محفل اشنايان
@};- :)
محفل اشنايان
باران جالب بود...:)
محفل اشنايان
باشه پيرزنه هم برا تو پس بدو دستشا بگير